[اسم]

countryside

/ˈkʌn.triːˌsɑɪd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ییلاقات مناطق روستایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: دهات
مترادف و متضاد a rural area landscape the country
  • 1.The countryside around there is beautiful.
    1. ییلاقات آنجا [آن اطراف] زیباست.
  • 2.The hotel has magnificent views of the surrounding countryside.
    2. آن هتل منظره‌های باشکوهی از ییلاقات اطراف دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان