Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ییلاقات
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
countryside
/ˈkʌn.triːˌsɑɪd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ییلاقات
مناطق روستایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دهات
مترادف و متضاد
a rural area
landscape
the country
1.The countryside around there is beautiful.
1. ییلاقات آنجا [آن اطراف] زیباست.
2.The hotel has magnificent views of the surrounding countryside.
2. آن هتل منظرههای باشکوهی از ییلاقات اطراف دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
countryman
country music
country house
country code
country club
county
county council
county town
coup
coup de grâce
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان