[اسم]

criteria

/kraɪˈtɪriə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 معیارها ضوابط

معادل ها در دیکشنری فارسی: ضوابط
  • 1.What are your criteria for deciding who gets the prize?
    1. چه معیارهایی برای تصمیم‌گیری در باب آنکه چه کسی این جایزه را می‌گیرد، داری؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان