[صفت]

decent

/ˈdiː.sənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more decent] [حالت عالی: most decent]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مناسب کافی، قابل‌قبول

  • 1.He earns a decent salary.
    1. او حقوق مناسبی [مکفی] می‌گیرد.

2 خوب درست، درست و حسابی

  • 1.I haven't had a decent cup of coffee since I've been here.
    1. از وقتی که اینجا بوده‌ام، یک فنجان قهوه خوب نخورده‌ام.
  • 2.She should do the decent thing and apologize.
    2. او باید کار درست را انجام دهد و عذرخواهی کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان