Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرحوم
2 . رفته (هواپیما و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
departed
/dɪˈpɑːrtɪd/
غیرقابل مقایسه
1
مرحوم
متوفی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرحوم
your dear departed brother
برادر عزیز مرحوم شما
2
رفته (هواپیما و ...)
ترککرده
1.That flight is departed.
1. آن پرواز رفتهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
depart
deoxyribonucleic acid
deontology
deontic
deodorizer
department
department for education and skills
department store
departmental
departure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان