Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عیاش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
dissipated
/ˈdɪsɪpeɪtɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عیاش
خوش گذران
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عیاش
1.He plays a dissipated American writer living in Europe.
1. او نقش یک نویسنده آمریکایی عیاش ساکن اروپا را بازی می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
dissipate
dissimulation
dissimilarity
dissimilar
dissident
dissipation
dissociate
dissociation
dissolute
dissolution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان