Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بدلباس (زن)
2 . زشت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
dowdy
/ˈdaʊdi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: dowdier]
[حالت عالی: dowdiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدلباس (زن)
بدریخت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدلباس
1.He had a rather dowdy wife and several children.
1. او یک همسر نسبتاً بدلباس و چندین بچه داشت.
2
زشت
بیروح، خستهکننده
مترادف و متضاد
drab
a dowdy dress
یک پیراهن زشت
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dovetail saw
dove
douse
dough sheet
dough
dowel jig
dowel screw
down
down at heel
down comforter
کلمات نزدیک
dowager
dow jones index
dovetail
dovecote
dovecot
dower
down
down and out
down in the dumps
down in the mouth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان