[اسم]

downpour

/ˈdaʊnpɔːr/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رگبار بارش شدید

معادل ها در دیکشنری فارسی: باران شدید رگبار بارش شدید
  • 1.For the past six hours the downpour had been continuous.
    1. برای شش ساعت گذشته، رگبار مداوم بوده‌است.
  • 2.We got caught in a downpour.
    2. ما زیر رگبار گیر افتادیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان