Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رگبار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
downpour
/ˈdaʊnpɔːr/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رگبار
بارش شدید
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باران شدید
رگبار
بارش شدید
1.For the past six hours the downpour had been continuous.
1. برای شش ساعت گذشته، رگبار مداوم بودهاست.
2.We got caught in a downpour.
2. ما زیر رگبار گیر افتادیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
downplay
downloaded
download something from the internet
download music
download
downright
downs
downside
downsize
downsizing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان