Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صادر کردن
2 . صادرات
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to export
/ekˈspɔːrt/
فعل گذرا
[گذشته: exported]
[گذشته: exported]
[گذشته کامل: exported]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
صادر کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صادر کردن
مترادف و متضاد
import
1.90% of the engines are exported to Europe.
1. 90% موتورها به اروپا صادر میشوند.
2.The islands export sugar and fruit.
2. جزیرهها شکر و میوه صادر میکنند.
[اسم]
export
/ekˈspɔːrt/
قابل شمارش
2
صادرات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صادراتی
صادرات
مترادف و متضاد
import
1.Then the fruit is packaged for export.
1. سپس میوهها برای صادرات بستهبندی میشوند.
2.Until recently the United States' exports exceeded its imports.
2. تاکنون صادرات آمریکا از وارداتش بیشتر بودهاست.
an export licence
مجوز صادرات
export market
بازار صادرات
تصاویر
کلمات نزدیک
exponentially
exponential
exponent
explosive
explosion
exported
exporter
expose
exposed
exposition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان