Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مریض شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
fall ill
/fɔl ɪl/
1
مریض شدن
بیمار شدن
مترادف و متضاد
become sick
1.The man fell ill last winter and has not recovered yet.
1. مرد زمستان گذشته مریض شد و هنوز خوب نشده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fall guy
fall for
fall flat
fall equinox
fall down
fall in love
fall into decay
fall into different categories
fall into disrepair
fall off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان