Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . محتوای مستهجن
2 . کثافت
3 . پلیس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
filth
/fɪlθ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محتوای مستهجن
2
کثافت
نجاست
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چرک
نجسی
نجاست
کثافت
1.There was tons of filth and trash on the shore of the river.
1. تنها کثافت و زباله در ساحل رودخانه بودند.
3
پلیس
(the filth)
informal
مترادف و متضاد
police
تصاویر
کلمات نزدیک
filter
filmstrip
filmmaker
filming
film-maker
filthy
filtrate
fin
fin de siècle
final
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان