Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوباره در آمدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to grow back
/groʊ bæk/
فعل ناگذر
[گذشته: grew back]
[گذشته: grew back]
[گذشته کامل: grown back]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره در آمدن
دوباره (رشد کردن)
1.His eyebrows never grew back after the accident.
1. ابروهای او بعد از تصادفهرگز دوباره در نیامدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
grow
grovel
grove
grout
grouse
grow into
grow out
grow out of
grow quite attached
grow up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان