[اسم]

guerrilla

/gəˈrɪlə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چریک پارتیزان

معادل ها در دیکشنری فارسی: پارتیزان پارتیزانی چریک چریکی
  • 1.there was fierce fighting between guerrillas and government troops.
    1. مبارزه شدیدی بین چریک‌ها و نیروهای دولتی در جریان بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان