Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خبر داشتن [از کسی]
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to hear from
/hir frʌm/
فعل گذرا
[گذشته: heard from]
[گذشته: heard from]
[گذشته کامل: heard from]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خبر داشتن [از کسی]
خبردار شدن، خبر شنیدن
1.We haven't heard from her for a long time.
1. مدت زیادی میشود که از او خبر نداریم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
heal over
have down as
harp on
hang over
hang upon
hear of
hit out
hoard up
hurry along
inform on
کلمات نزدیک
hear
heaped
heap
healthy economy
healthy appetite
hear of
hear something second-hand
heard
hearing
hearing aid
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان