[فعل]

to hear from

/hir frʌm/
فعل گذرا
[گذشته: heard from] [گذشته: heard from] [گذشته کامل: heard from]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خبر داشتن [از کسی] خبردار شدن، خبر شنیدن

  • 1.We haven't heard from her for a long time.
    1. مدت زیادی می‌شود که از او خبر نداریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان