[اسم]

implosion

/ɪmˈploʊʒən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انفجار درونی انفجار از درون

  • 1.The star undergoes a violent implosion caused by gravity.
    1. ستاره به خاطر جاذبه دچار انفجار درونی شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان