مترادف و متضاد
a moment ago
only now
very recently
1.I'm just leaving!
1.
من الان دارم میروم!
2.I've just been on a trip to France.
2.
من بهتازگی سفری به فرانسه داشتم.
3.Jim isn’t here. He just went out.
3.
"جیم" اینجا نیست. او چند لحظه پیش رفت بیرون.
just about/going to do something
در شرف/نزدیک به انجام کاری
The water's just about to boil.
آب در شرف جوشآمدن است.
توضیح درباره قید just
قید just به معنای "بهتازگی" به موقعیت یا کاری اطلاق میشود که در لحظه حال یا چند لحظه پیش صورت گرفته باشد و هنگام صحبت کردن درباره آن، زمان زیادی از آن نگذشته باشد.
2
دقیقا
درست
مترادف و متضاد
exactly
precisely
1.This jacket is just my size.
1.
این کت، دقیقا اندازه من است.
just the thing
درست همانچیز
This gadget is just the thing for getting those nails out.
این ابزار درست همانچیزی است که میشود میخها را با آن درآورد.
just in time
درست بهموقع
You’re just in time.
دقیقا بهموقع [سر وقت] آمدی.
just like …
درست مثل ...
The twins look just like each other.
دوقلوها دقیقا شبیه به یکدیگرند.
just as …
درست همانطور که ...
It's just as I thought.
درست همانطور است که فکر میکردم.
just as good/nice/easily ...
درست به هماناندازه خوب/عالی/آسان ...
1.
She's just as smart as her sister.
1.
او درست به اندازه خواهرش باهوش است.
2.
You can get there just as cheaply by plane.
2.
شما میتوانید با هواپیما هم درست به هماناندازه ارزان به آنجا بروید.
توضیح درباره قید just
قید just به معنای "دقیقا" برای توصیف موقعیت یا صفتی به کار میرود که دقیق و مو به مو اجرا شده باشد.
3
واقعا
خیلی
informal
مترادف و متضاد
absolutely
indeed
really
1.I just can't bear it!
1.
من واقعا نمیتوانم تحملش کنم!
2.The food was just wonderful!
2.
غذا خیلی محشر بود!
توضیح درباره قید just
کاربرد قید just در این معنا، بیشتر در بافت محاورهای و غیررسمی بهکار میرود و به موقعیت یا صفتی اشاره میکند که کاملا و بهطور تمام و کمال محقق شده باشد.
They received a just reward for their loyal service.
آنها پاداشی عادلانه برای خدمات وفادارانهشان دریافت کردند.
a just decision/law/society
تصمیم/قانون/جامعه عادلانه
They live in a just and democratic society.
آنها در جامعهای عادلانه و دموکراتیک زندگی میکنند.
a just ruler
حاکمی عادل
We need a just ruler in this country.
ما به حاکمی عادل در این کشور نیاز داریم.
توضیح درباره صفت just
صفت just به معنای "عادلانه" به افراد یا موضوعی اشاره میکند که از لحاظ اخلاقی صحیح و قابلقبول و مناسب با موقعیت ذکرشده باشد.
توجه کنید که این صفت با حرف تعریف شناسه یعنی (the just) به معنای افراد منصف است و اسم جمع محسوب میشود.