Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باقی مانده (غذا، پول)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
left over
/lˈɛft ˈoʊvɚ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باقی مانده (غذا، پول)
1.There was lots of cake left over.
1. مقدار زیادی کیک اضافی باقی مانده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
be known for
be known as
be kind of
be killing me
be kidding
be like a tree stay grounded keep growing, and know when to let go
be like taking candy from a baby
be long on
be lost in translation
be made for
کلمات نزدیک
left field
left
leeway
leeward
lees
left wing
left-click
left-hand
left-hand drive
left-handed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان