[فعل]

to long for

/lɔŋ fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: longed for] [گذشته: longed for] [گذشته کامل: longed for]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از ته دل خواستن آرزو داشتن، اشتیاق داشتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: له‌له زدن
مترادف و متضاد yearn
  • 1.Lucy had always longed for a brother.
    1. "لوسی" همیشه از ته دل یک برادر می‌خواست.
  • 2.She longed for him to come back.
    2. او از ته دل می‌خواست او برگردد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان