Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مهربان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
loving
/ˈlʌvɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more loving]
[حالت عالی: most loving]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مهربان
بامحبت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دلاویز
مترادف و متضاد
affectionate
tender
1.He is a loving old man.
1. او پیرمردی مهربان است.
2.She's very loving.
2. او خیلی بامحبت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
lovey-dovey
lovesick
lover
lovemaking
lovely sound
loving family
lovingly
low
low blood pressure
low degree
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان