Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کنار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
next to
/nɛkst tʊ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کنار
بغل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پهلو
در کنار
کنار
1.Come and sit next to me.
1. بیا کنار من بنشین.
2.The factory is right next to a residential area.
2. کارخانه دقیقاً کنار منطقه مسکونی است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
good evening
clothes shop
zygomatic bone
zygomatic
zwieback
in front of
taxi stand
dvd player
flash drive
address bar
کلمات نزدیک
next summer
next of kin
next month
next door
next best thing
next week
next-door
nexus
ne’er-do-well
nfc
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان