[قید]

on and off

/ɑn ænd ɔf/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گاهی اوقات هر چند وقت یک بار، گهگاه

مترادف و متضاد occasionally
  • 1.We've had meetings on and off.
    1. ما هر چند وقت یک بار ملاقات‌هایی داشته‌ایم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان