[حرف اضافه]

per

/pɜr/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هر در

  • 1.The car was traveling at 70 miles per hour (70 mph).
    1. ماشین با سرعت 70 مایل در ساعت حرکت می‌کرد.
  • 2.The meal will cost $20 per person.
    2. غذا قیمتش 20 دلار برای هر نفر است.
  • 3.There are more cafés per square meter here than anywhere else in the country.
    3. اینجا آنقدر در هر متر مربع کافه هست که در هیچ کجای دیگر کشور اینطور نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان