Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دستگاه سوراخکن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
perforator
/pˈɜːfoːɹˌeɪɾɚ/
قابل شمارش
1
دستگاه سوراخکن
پرفراتور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرفراتور
سوراخکن
تصاویر
کلمات نزدیک
perforation
perforated
perforate
perfonning arts
perfidious
perforce
perform
performance
performance art
performance-enhancing drugs
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان