Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اولویتبندی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to prioritise
/praɪˈɔrəˌtaɪz/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: prioritised]
[گذشته: prioritised]
[گذشته کامل: prioritised]
صرف فعل
1
اولویتبندی کردن
1.age affects the way people prioritize their goals.
1. سن، بر نحوهای که افراد اهدافشان را اولویتبندی میکنند، تاثیر دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
prior
printout
printmaker
printing press
printing house
prioritize
priority
priory
priscilla
prise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان