Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برنامه (رادیویی یا تلویزیونی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
programme
/ˈproʊˌgræm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برنامه (رادیویی یا تلویزیونی)
مترادف و متضاد
show
1.Did you see that program about spiders last night ?
1. دیشب آن برنامه ای را که درباره عنکبوت ها بود، دیدی؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
program
prognosis
progeny
profusely
profuse
programmer
progress
progressively
prohibit
prohibitive
کلمات نزدیک
program
prognosticator
prognosticate
prognosis
progesterone
programmer
programming
programming language
progress
progress chaser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان