Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تجاوز جنسی کردن
2 . تجاوز جنسی
3 . کلزا (گیاهشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to rape
/reɪp/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: raped]
[گذشته: raped]
[گذشته کامل: raped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تجاوز جنسی کردن
مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تجاوز کردن
1.She was raped and then killed.
1. او مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود و سپس کشته شده بود.
[اسم]
rape
/reɪp/
قابل شمارش
2
تجاوز جنسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تجاوز
1.He had committed several rapes.
1. او مرتکب چندین تجاوز جنسی شده بود.
2.He was charged with rape.
2. او متهم به تجاوز جنسی شد.
a rape victim
یک قربانی تجاوز جنسی
an increase in the number of reported rapes
افزایش تعداد تجاوزهای جنسی گزارششده
3
کلزا (گیاهشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلزا
مترادف و متضاد
oilseed rape
a field of rape
مزرعه کلزا
rape oil
روغن کلزا
تصاویر
کلمات نزدیک
rap
raoul
rantings
rant
ransom note
rapeseed
rapid
rapid change
rapid decline
rapid increase
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان