[فعل]

to reaffirm

/ˌriːəˈfɜːrm/
فعل گذرا
[گذشته: reaffirmed] [گذشته: reaffirmed] [گذشته کامل: reaffirmed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مجدداً اعلام کردن دوباره بیان کردن

مترادف و متضاد reiterate
  • 1.The President reaffirmed his commitment to democratic parties.
    1. رئیس‌جمهور تعهدش به احزاب دموکراتیک را مجدداً اعلام کرد.

2 تثبیت کردن تصدیق کردن

  • 1.The government has reaffirmed that education is a top priority.
    1. دولت تصدیق کرده‌است که تحصیلات در بالاترین اولویت قرار دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان