Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوباره سوار (اسب و ...) شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to remount
/riˈmaʊnt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: remounted]
[گذشته: remounted]
[گذشته کامل: remounted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره سوار (اسب و ...) شدن
تصاویر
کلمات نزدیک
remoteness
remotely
remote control
remote
remorseless
removable
removal
removal van
remove
remove the wheel.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان