Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پشت
2 . گوشت بالای ران
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
rump
/rʌmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پشت
کپل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کپل
کفل
1.He slapped the horse on the rump.
1. او به پشت اسب زد.
2
گوشت بالای ران
rump steak
استیک گوشت بالای ران گاو
تصاویر
کلمات نزدیک
rumormonger
rumored
rumor
rummy
rummage
rumple
rumpled
rumpus
run
run a business
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان