[اسم]

scorpion

/ˈskɔːrpiən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عقرب

معادل ها در دیکشنری فارسی: عقرب کژدم
  • 1.Being stung by a scorpion is extremely dangerous.
    1. گزیده شدن توسط عقرب شدیدا خطرناک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان