Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شبیهسازی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to simulate
/ˈsɪmjuleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: simulated]
[گذشته: simulated]
[گذشته کامل: simulated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
شبیهسازی کردن
تقلید کردن
مترادف و متضاد
feign
1.The astronauts trained in a machine that simulates conditions in space.
1. فضانوردان در دستگاهی که شرایط فضا را شبیه سازی میکنند آموزش دیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sims
simpson
simply
simplistic
simplify
simulation
simulator
simultaneity
simultaneous
simultaneous translator
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان