[صفت]

speedy

/ˈspiːdi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: speedier] [حالت عالی: speediest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سریع پرسرعت، تند

معادل ها در دیکشنری فارسی: بادپا تند عاجل
مترادف و متضاد rapid
  • 1.We wish you a speedy recovery.
    1. برایت یک بهبودی سریع آرزو داریم. [امیدواریم سریع خوب شوی.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان