Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پول زیادی را یکجا خرج کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to splash out
/splæʃ aʊt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: splashed out]
[گذشته: splashed out]
[گذشته کامل: splashed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پول زیادی را یکجا خرج کردن
ولخرجی کردن
informal
1.They splashed out £3,000 on a holiday.
1. آنها 3000 پوند یکجا برای یک (سفر در) تعطیلات خرج کردند.
2.We're going to splash out and buy a new car.
2. ما قرار است ولخرجی کنیم و یک اتومبیل جدید بخریم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
slip out
sleep through
slave away
skimp on
show out
squeeze in
stand around
stand down
stand up to
start off
کلمات نزدیک
splash
spittle
spitting image
spitefully
spiteful
splatter
splay
spleen
splendid
splendidly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان