[اسم]

stairs

/sterz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پله پلکان

معادل ها در دیکشنری فارسی: پلکان
  • 1.Go up the stairs and her office is on the right.
    1. از پله‌ها بالا برو. دفتر او سمت راست است.
  • 2.He stood at the foot of the stairs and called out, "Breakfast's ready!"
    2. او پایین پله‌ها ایستاد و فریاد زد: «صبحانه حاضر است!»
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان