Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم مغرور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
swellhead
/swɛl hɛd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم مغرور
پرفیس و افاده، خود بزرگ بین
1.My sister has become a swellhead since she got the new job that many people had applied for.
1. خواهرم از وقتی شغل جدیدش که خیلی ها متقاضی آن بودند را به دست آورده خیلی پر فیس و افاده شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
swell up
swell
sweets
sweetness
sweetly
swelling
swelter
sweltering
swelteringly hot
swept off one's feet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان