Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شلوار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
trousers
/ˈtraʊzərz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شلوار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شلوار
مترادف و متضاد
jeans
pants
slacks
1.I need a new pair of trousers to go with this jacket.
1. من به یک شلوار جدید که با این کاپشن متناسب باشد نیاز دارم.
2.I will wear a long shirt and trousers.
2. من یک پیراهن بلند و شلوار خواهم پوشید.
کاربرد اسم trousers به معنای شلوار
معادل اسم trousers در فارسی "شلوار" است. trousers یا شلوار به نوعی از لباس گفته میشود که از کمر تا مچ پا را (هر پا را بهطور جداگانه) پوشش میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
troupe
trounce
trough
troublesome
troubleshooting
trout
trowel
troy
truancy
truant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان