[اسم]

vice

/vaɪs/
غیرقابل شمارش

1 مفاسد اخلاقی جرایم اخلاقی

معادل ها در دیکشنری فارسی: مفسده
detectives from the vice squad
کارگاه‌های بخش مفاسد اخلاقی (اداره پلیس)

2 عادت بد اخلاق زشت، رفتار غیراخلاقی

  • 1.Smoking is my only vice.
    1. سیگارکشیدن تنها عادت بد من است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان