[اسم]

waitperson

/ˈweɪtpɜːrsn/
قابل شمارش
[جمع: waitpersons]

1 پیش خدمت گارسون

  • 1.She asked the waitperson what she would recommend on the menu.
    1. او از گارسون پرسید چه چیزی را از منو پیشنهاد می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان