مترادف و متضاد
attendant
butler
servant
server
steward
1.The waiter brought our drinks.
1.
پیشخدمت نوشیدنیهای ما را آورد.
2.Waiter, could you bring me some water?
2.
گارسون، میتوانی برای من آب بیاوری؟
to ask the waiter for the bill
صورتحساب را از پیشخدمت خواستن
I'll ask the waitress for the bill.
من از پیشخدمت میخواهم صورتحساب را بیاورد.
کاربرد اسم waiter به معنای پیشخدمت (آقا)
اسم waiter در فارسی به معنای "پیشخدمت (آقا)" است. بهطور کلی پیشخدمت (waiter) به کسی گفته میشود که در رستوران و یا کافه و... کار میکند. او سفارش مشتریان را (معمولاً سر میزشان) گرفته و برای آنها میبرد. البته waiter یا "پیشخدمت (آقا)" به جنسیت یک پیشخدمت نیز اشاره دارد.