Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گوه (ابزاری مکانیکی)
2 . چوب گلف دارای سر زاویهدار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
wedge
/wedʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوه (ابزاری مکانیکی)
گووه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گوه
1.He hammered the wedge into the crack in the stone.
1. او با چکش، گوِه را درون شکافی در سنگ فرو کرد.
2
چوب گلف دارای سر زاویهدار
تصاویر
کلمات نزدیک
wedding ring
wedding reception
wedding dress
wedding cake
wedding band
wedlock
wednesday
weds
wee
wee-wee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان