Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آسیاب بادی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
windmill
/ˈwɪndmɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آسیاب بادی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسیای بادی
1.Once the grain has been threshed it will be turned into flour in the windmill.
1. زمانی که گندم درو می شود در آسیاب بادی تبدیل به آرد می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
windless
winding sheet
winding footpath
winding
windfall
window
window blind
window box
window cleaner
window of opportunity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان