-
1.Ich bin gestern 100 m in 10,4 Sekunden gelaufen.
1.
من دیروز 100 متر را در 10.4 ثانیه دویدم.
-
2.Wenn du den Zug erreichen willst, musst du laufen.
2.
اگر میخواهی به قطار برسی باید بدوی.
-
Bitte lauf nicht auf die Straße.
لطفاً در خیابان ندو.
-
Ich habe einen Hund, der schnell laufen kann.
من سگی دارم که میتواند سریع بدود.
کاربرد فعل "laufen" بهمعنای دویدن
فعل "laufen" در این معنا را میتوان دقیقاً با فعل (دویدن) در زبان فارسی برابر دانست. مثال:
".Er musste laufen, um den Bus zu bekommen" (او برای رسیدن به اتوبوس باید میدوید.)
در کاربردی دیگر میتوان از این فعل برای شرکت در یک مسابقه دو استفاده کرد. مثال:
".die besten Pferde sind gestern schon gelaufen" (بهترین اسبها دیروز دویدند [در مسابقه دویدند].)
".neue Bestzeit mit 58,1 Sekunden laufen" (بهترین (رکورد) زمانی جدید را با 58.1 ثانیه دویدن [زدن])