1 . چیزی 2 . مقداری
[ضمیر]

etwas

/ˈɛtvas/

1 چیزی یک چیز

مترادف و متضاد Ding Sache
  • 1.Da ist etwas zum Schreiben.
    1. اینجا چیزی برای نوشتن هست.
  • 2.Ich muss dir etwas erzählen.
    2. من باید چیزی را به تو بگویم.
[قید]

etwas

/ˈɛtvas/
غیرقابل مقایسه

2 مقداری کمی

مترادف و متضاد ein bisschen ein wenig eine Kleinigkeit viel
  • 1.Hast du etwas Zeit?
    1. آیا کمی وقت داری؟
  • 2.Nehmen Sie etwas Salz und streuen Sie es über den Fleck.
    2. مقداری نمک بردار و آن را روی لکه بریز.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان