خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرطوب
[صفت]
feucht
/fɔʏ̯çt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: feuchter]
[حالت عالی: feuchtesten]
1
مرطوب
خیس
1.Die Wäsche ist noch feucht.
1. رخت ها هنوز مرطوب هستند.
2.Es ist heute feucht draußen.
2. هوا بیرون مرطوب است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fetzen
fetus
fettig
fettarm
fett
feuchtfröhlich
feuchtigkeit
feuchtigkeitscreme
feudal
feuer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان