1 . غیبت کردن
[فعل]

lästern

/ˈlɛstɐn/
فعل ناگذر
[گذشته: lästerte] [گذشته: lästerte] [گذشته کامل: gelästert] [فعل کمکی: haben ]

1 غیبت کردن شایعه پراکندن

  • 1.Ich mag es nicht, wenn man hinter meinem Rücken über mich lästert.
    1. من دوست ندارم که پشت سرم درباره من شایعه پراکنی بکنند.
  • 2.Warum lästern immer alle über Angela Merkels Frisur?
    2. چرا همه همیشه غیبت آرایشگر "آنگلا مرکل" را می‌کنند؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان