Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پیشاهنگ (پسر یا دختر)
2 . دیدهور
3 . جستجو کردن
[اسم]
scout
/skˈaʊt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشاهنگ (پسر یا دختر)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیشاهنگ
2
دیدهور
دیدبان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیدهور
[فعل]
to scout
/skˈaʊt/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
3
جستجو کردن
دنبال چیزی گشتن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
scouser
scouse
scours
scouring pad
scouring
scout car
scout group
scout troop
scouter
scouting
کلمات نزدیک
scouring pad
scourge
scourer
scour
scoundrel
scouts
scowl
scrabble
scraggy
scram
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان