خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمکی
[صفت]
assistive
/əˈsɪstɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more assistive]
[حالت عالی: most assistive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمکی
یاریرسان
formal
1.We offer demonstrations of assistive technology in the workplace.
1. ما در محل کار نمونههایی از فناوری کمکی ارائه میدهیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
assistant referee
assistant professor
assistant
assistance
assist
associate
associate professor
associate's degree
associated
association
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان