خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افتضاح
[صفت]
awful
/ˈɔːfəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more awful]
[حالت عالی: most awful]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
افتضاح
بسیار بد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افتضاح
مترادف و متضاد
disgusting
terrible
unpleasant
excellent
lovely
wonderful
1.It's an awful place.
1. اینجا جای افتضاحی است.
2.She's got an awful boss.
2. او رئیس بسیار بدی دارد.
3.The weather was awful.
3. هوا افتضاح بود.
to look/feel awful
افتضاح به نظر رسیدن
She'd been ill and she looked awful.
او مریض شده بود و افتضاح به نظر میرسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
awestricken
awesomely
awesome
aweigh
awed
awfully
awhile
awing
awkward
awkward silence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان