Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . باستیون (از استحکامات نظامی)
2 . مهد
[اسم]
bastion
/bˈæstiən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باستیون (از استحکامات نظامی)
2
مهد
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
basting stitch
basting
bastinado
bastille day
bastille
bastioned
basuco
basuto
bat
bat a thousand
کلمات نزدیک
basting thread
bastinado
baste
bastardized
bastardize
bat
bat an eyelid
bat mitzvah
batch
bated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان