[اسم]

batch

/bæʧ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مقدار سری، تعداد

مترادف و متضاد quantity
  • 1.She made a batch of cookies.
    1. او مقداری کلوچه پخت.
توضیحاتی در رابطه با batch
واژه batch در این مفهوم اشاره دارد به مقدار یا تعداد کالای ساخته شده در یک مرحله.

2 دسته گروه

مترادف و متضاد group
a batch of letters
یک دسته نامه

3 فایل دسته‌ای بچ

  • 1.batch file
    1. فایل بچ
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان