Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ساقدوش داماد
[اسم]
best man
/ˌbest ˈmæn/
قابل شمارش
1
ساقدوش داماد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ساقدوش
1.They were close friends, and Critchley was the best man at Heseltine's wedding.
1. آنها دوست صمیمی بودند و "کریچلی" در عروسی "هسلتین" ساقدوش داماد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
best friend
best bet
best
bessie
bess
best of both worlds
best thing
best thing since sliced bread
best wishes
best-selling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان